چقدر سخت است ادبي بودن بياييد خودمان باشيم
نيچه!
كجايي برادر نيستي؟ سيستمت اينجا تك و تنها افتاده. فکسهايت يکي پس از ديگري در کازيه جا ميگيرد. اتاق صدايت ميزند. ليوان ماستت را بين خودمان قسمت ميكنيم. بدون ديدنت پيرينت ميگيريم
در راه خويش ايثار بايد نه انجام وظيفه.
من دوست تر دارم انساني از آن گونه كه بايد باشد، باشم تا آنچه كه هست. ولو اين كار حماقتي تلقي شود از سوي انسان ها.