اي درختان عقيم
ريشه تان در خاك هاي هرزگي مستور
يك جوانه ي ارجمند از هيچ جاتان رست نتواند
اي گروهي برگ چركين تار چركين پود
يادگار خشك سالي هاي گرد آلود
هيچ باراني شمارا شست نتواند (سوم برادران سوشيانس)
سلام امير!
قبلاهم اين طرف ها آمده بودم .تازه امشب ياد گرفتم كه چطور پسغام بگذارم.هر چي نوشته بودم يهويي غيب شد.برايت آخرين شر و وري را كه همين روزها مرتكب شدم فرستادم .فكر كنم رفته لابلاي پيام هاي خصوصي.اين اينترنت هم عجب چيز عجيبيه.به عيالت سلام برسان.به تهران هم كه مترو دارد وبرج دارد وپيتزا دارد وكيف دارد وساناز دارد وكامبيز داردو پله برقي دارد و لهجه ندارد سلام برسان.اين چيزت(وبلاگه يا سايت؟)قشنگ است .رنگ آميزيش كار خودته؟
نگاه کن
اينا آدماي دور و بر ما هستند
اينا همکارها و اينا دوستا و اينا همکلاسي هاي ما هستند
اينا همه اونايي هستند که ادعاي معرفت و رفاقتشون عرق شرم رو روي پيشونيت مي نشونه
بوي گند اين دنيا رو برداشته با اين آدماش
اينجا ايران است...
يادتان نيست؟
امروز 18 تير است
جرئت تکرارش را داري؟!!
اهم اهم
ا ببخشيد با من بودين
داداش خرابتم
با كي بودي؟
ما كه اصولا نمي تونيم سبيلي مثل شما داشته باشيم ولي خوب با سبيلاي شما ياد يك چيزايي مي افتيم كه خيلي وقته تو آدماي دور و ور پيدا نمي شه و ديگه از مد افتاده. تا حالا فكر مي كردم سبيلاتونو كه از دور مي بينم بايد بگم: بابا مرام! ولي حالا كه اين پستو خوندم فكر كنم با ديدن سبيل محترمتان بايد به ياد غم و غصه هاي ديرينتان بيفتم. اميدوارم روزي بيايد كه رقص شادماني را در خيابانهاي شهر ببينيم و سبيل هاي شما را بتراشيم