سلام امير جان.عيدت مبارك...
ياد روزهايي كه با مهران كار تئاتر مي كرديم بخير.اون شبي كه از تئاتر شهر برگشتيم و تو و مهران به جاي سيگار از چوپقي كه تو اتاق من بود استفاده كرديديادته؟
واقعا ياد اون روزها بخير...
سلام
سال نو مبارك
امروز روز شانس منه! هر جا ميرم سر مي زنم اولين نفرم و ظاهراً تكليف دارم كه اولين نظر رو هم من بدم!
جنون كه ديگه نگو! عاشقشم! يه نظر بقيه مطالبت رو هم ديدم. البته مي بخشيد كه اين طور خودموني حرف مي زنم. يه عادته كه هميشه همراهمه. يه كم هم نظراتم تند و تيزه! البته نمي خوام همين اول كاري وبلاگت رو نقد كنم فقط اگه بيشتر از خودت بنويسي يا لااقل پايين شعرهايي كه مي ذاري يه جمله اي يا چند جمله اي هم خودت بگي، فكر مي كنم بلاگت جذاب تر بشه. ولي به هر حال خوشم اومد. موفق باشي