بشتابید ولی آهسته !
دم به کله می کوبد
و شقیقه اش دوشقه می شود
بی آن که بداند
حلقه آتش را خواب دیده است
عقرب عاشق !
به کفر من نترس
کافر نمی شوم هرگز!
چرا که به نمی دانم های خود ایمان دارم
شب در چشم های من است
به سیاهی چشم هایم نگاه کن
روز در چشم های من است
به سپیدی چشم هایم نگاه کن
شب و روز در چشمان است
پلک اگر فرو بندم
جهانی در ظلمات فرو خواهد رفت
خش خش حضورتان سبب دلخوشی کسی است
و این دل خوشی غریزی هیچ توجیهی ندارد
حرف هایی هستند که بعد از آنها سیگار می چسبد: « عدالت »